گفتمان علی بن ابی طلب (ع); به مناسبت عید غدیر خم

 
 
ای نگار روحانی‌! خیز و پرده بالا زن 
در سَوادِق لاهوت کوس لا و اِلا زن
 
در ترانهٔ معنی دم ز سر مولا زن 
وانگه از غدیر خم بادهٔ تولا زن
 
تا ز خود شوی بیرون زین شراب روحانی
کز صفای او روشن جان باده‌ نوش آمد 
 
در خم‌ غدیر امروز باده‌ای به جوش آمد
کان صنم که از عشاق برده عقل‌ و هوش آمد 
 
وان مبشر رحمت باز در خروش آمد 
با هیولی توحید در لباس انسانی
 
(شاعر: ملک الشعرا بهار)
 
 
ضرورت عصر ما به بررسی شخصیت امام علی(ع)، امروز بیشتر از همیشه است. گفتمان علی بن ابی طلب بالاخص در روز غدیر و شناخت آن حضرت چه از منظر  قرآن و چه از طریق مشاهدات و راویات ، بی شک حال و هوا و شور و صفای دیگری دارد. 
 
گر چه نام علی (ع) به صراحت در قرآن نیامده است، اما به اقرار بزرگان اهل سنت، آیات بسیاری در شان آن حضرت آمده است که نمی‌توان مصداقی جز علی(ع) بر آنها یافت. ولایت امیر مومنان ابتدا از آنجا پیداست که حضرت پیامبر فرمودند : « من و علی پدران امت هستیم». همین یک حدیث از پیامبر اکرم، جایگاهی از علی(ع) در ذهن تداعی می کند که صراحتآ، جایگاه پدر برای امت است.
 
جایگاه پدریِ امیر مومنان بدین معناست که آن حضرت تمام تلاش خود را به عنوان ولی به کار گیرد. ولی یی که فراتر از سرپرستی است و شخصی است که جنسش از امت است و در میان امت . در کنار ایفای نقش پدری، رسالت علی جان فشانی است. که اگر این جانفشانی نبود، امتی واحد شکل امروزی را نداشت. من جمله جان فشانی های خالصانه نسبت به پیامبر اکرم تا رشادت های او در نبردهای احزاب و احد و خیبر.
 
ویژگی دیگر مولای متقیان تنهایی و مظلومیت اوست. تنهائی که به تعبیر دکتر شریعتی دردناک تر از ضربت ابن ملجم به فرق مبارک اوست. طنین تنهایی علی در یکی از خطبه هایش بطور واضح به چشم میخورد، آنجا که می فرماید : خواست من و شما يكی نيست . من شما را برای خدا می خواهم و شما مرا برای خودتان می خواهيد .
 
او نیمه شب به طرف نخلستان می‌رود، آنجا هیچ كس نیست، مردم راحت آرمیده‌اند، هیچ دردی آنها را در دل شب بیدار نگاه نداشته است، و این مرد تنها،‌ كه روی زمین خودش را تنها می‌یابد، با این زمین و این آسمان بیگانه است، و فقط رسالت و وظیفه‌اش، او را با جامعه و این شهر پیوند داده است. ولی وقتی به خودش برمی‌گردد می‌بیند كه تنهاست.  یا در مقطعی دیگر از تاریخ زندگی پربارش، خوارجی بودند پس از صِفّين که در مقابل امام عليه السلام ايستادند و بدین گونه شد که علی را تنهاترین تنهای میدان و بی یاورترین اعصار می توان نامید. البته متون تاريخی سيره علوی، حکایت از تلاش و سخت کوشی علی(ع) درست در اوج تنهایی اش دارد. سختی، تنهایی و یاس بر علی غلبه نکرد و  او حماسه ها آفرید و از پای ننشست.
 
در ترسیم ابعاد دیگری از سیمای علی، نمونه دیگری که امیرمان به این صفت شُهره است، درحکمت ٤٧٦ نهج البلاغه آمده است. امیرالمؤمنین(ع) ضمن معرفی زیادبن ابیه به عنوان والی فارس، چنین می‌فرماید: عدالت را به كار گير، و از سختگيرى و ستم كردن حذر كن، چرا كه سختگيرى باعث آوارگى مردم شود، و ستم كردن كار را به جنگ كشاند» در این جملات عدالت و پرهیز از سختگیری موج می‌زند. او را برحزر می‌کند از سخت گیری که باعث جلای وطن مردم شود. چیزی که امروز و در این عصر فرمایشات حضرتش مصداق دارد اما تجلی نیافته است. 
بُعد دیگری از ابعاد آن حضرت تلاش در رشد و تعالی فرهنگ جامعه است. جامعه مطلوبی که حاکمیت عقل و منطق در آن جاری است .از دیدگاه حضرت علی علیه السّلام توهین،دشنام و تهمت نسبت به هیچ کس حتی دشمنان روا نیست. مولایمان معتقد است که‌ حتی با دشمن خود نیز باید برخورد منطقی داشته باشیم.
 
مشورت با نخبگان جامعه یکی دیگر از دغدغه های آن حضرت بوده که نبودن این امر نیز امروز گریبان گیر جوامع اسلامی است. درحالیکه سیرۀ حضرت علی در جوامع غیر اسلامی شاید بهتر از جوامع ما در حال اجرا شدن است. آنجا که امام علی خطاب به مالک می‌فرماید:«و با دانشمندان فراوان گفتگو کن و با حکیمان فراوان‌ سخن در میان نه،در آنچه کار شهرهایت را استوار دارد و نظمی را که مردمِ پیش از تو بر آن بوده‌اند برقرار کند.
 
البته که پرداختن به شخصیت بی نظیر مولای متقیان و بررسی حیات ایشان در این مجال نمی‌گنجد اما ذکر آیه ای در این خصوص بسیار بجاست. یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین; ای پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن که اگر نکنی پیامش را نرسانده ای و خدا تو را از گزند مردم نگاه می دارد; آری، خدا گروه کافران را هدایت نمی کند. طبق گفته پیامبر برمی گردد که مراسم حجة الوداع باشکوه هرچه تمامتر در حضور پیامبر (ص) به پایان رسیده بود. ظهر آن روزی بود که هشت روز از عید قربان سپری شده بود. در کنار برکه «غدیر خم » بود که دستور توقف از سوی پیامبر صادر شد تا اقامۀ نماز شود. سپس برای رسول اکرم منبری از جهاز شتران ترتیب داده شد و پیامبر بر فراز آن قرار گرفت و خطاب به مردم فرمود: من به همین زودی دعوت خدا را اجابت کرده و از میان شما می روم. پیامبر اکرم در آن روز چشمش به علی (ع) افتاد، خم شد و دست او را گرفت و بلند کرد و فرمود: «فمن کنت مولاه فعلی مولاه».
 
 
 
نگارنده: حمیدرضا
 
 
 
 
 
 
----
منتشر شده: 25-06-2024