- Svenska
- العربية
- .
- فارسی
چند حدیث از حضرت عیسی (ع)
از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه:
حواریون کنار [حضرت] عیسی [علیه السلام] جمع شدند و عرض کردند ای آموزگار نیکی[ها] ما را هدایت فرما پس آن حضرت فرمود:
[حضرت] موسای کلیم الله [علیه السلام] به شما امر كرد كه به خدای متعال قسم دروغ نخورید. و من به شما امر میکنم که چه راست و چه دروغ، به خدای متعال قسم دروغ نخورید.
حضرت عیسی علیه السلام [به حواریون] فرمود:
[حضرت] موسى بن عمران[علیه السلام] به شما امر كرد كه زنا نكنيد و من به شما امر ميكنم كه فكر زنا را در خاطر نياوريد چه رسد به عمل زنا زيرا آن كه فكر زنا كند مانند كسى است كه در عمارت زيبا و مزينى آتش روشن كند دودهاى تيره آتش زيبائيهاى عمارت را خراب ميكند اگر چه عمارت آتش نگيرد يعنى فكر گناه خواه ناخواه در قلب مردم تيرگى ايجاد ميكند و به صفا و پاكى دل آنها ضربه ميزند گر چه مرتكب آن گناه نشوند.
امام صادق عليه السّلام فرمود:
عيسى بن مريم[عليهما السّلام] به قريهای رسید كه اهل آن و پرندهها و جاندارانش يك جا مرده بوند. فرمود: همان اينها به خشم و عذاب (خدا) هلاك شدهاند و اگر به مرگ[طبیعی] و جدا جدا مرده بودند حتماً يك ديگر را به خاك میسپردند. حواريون عرض كردند: يا روح اللَّه از خدا بخواه اينها را براى ما زنده كند تا به ما بگويند كردارشان چه بوده (كه باين عذاب گرفتار شدهاند) تا ما از آن دورى كنيم. پس [حضرت] عيسى [عليه السّلام] از پروردگار خود خواست. پس از جانب فضا به او ندا شد: كه آنان را صدا بزن. پس عيسى [عليه السّلام] شب هنگام بر تپهای از زمين برآمد و فرمود: اى مردم اين ده! يك تن از ميان آنها پاسخ داد: بلى اى روح خدا و كلمهی خدا! فرمود: واى بر شما كردار شما چه بود؟ در پاسخ عرض كرد: پرستش طاغوت و دوستى دنيا همراه با ترس اندك (از خدا) و آرزوى دور و دراز و غفلت در سرگرمى و بازى. [حضرت] عيسى [عليه السّلام] فرمود: محبت شما به دنيا چگونه بود؟ عرض كرد: مانند دوستى كودك به مادرش که هر گاه به ما روی مىآورد شاد و خرسند ميشديم و چون از ما روی مىگرداند گريان و غمناك ميشديم
فرمود: پرستش شما از طاغوت چگونه بود؟ عرض كرد: گنهكاران را فرمانبرى داشتيم. فرمود: سر انجام كار شما به كجا كشيد؟ عرض كرد: شبى را به خوشى به سر برديم و بامدادان در هاويه افتاديم. فرمود هاويه چيست؟ عرض كرد: سجين است. فرمود: سجين چيست؟ عرض كرد: كوههایى از آتش گداخته است كه تا روز قيامت بر ما فروزان است. فرمود: پس شما چه گفتيد و به شما چه گفتند؟ عرض كرد: گفتيم: ما را به دنيا برگردانيد تا در آن زهد ورزيم. به ما گفته شد: دروغ ميگویيد. فرمود: واى بر تو چه شد كه جز تو کس ديگرى از اين جمع با من سخن نگفت؟ عرض كرد: اى روح خدا ! همهی آنها با دهنه و لگام آتشين مهار شدهاند و به دست فرشتگان سختگیر و تندخو گرفتارند و من در ميان آنها به سر ميبردم ولى از آنها نبودم تا آن هنگام كه عذاب خدا آمد مرا هم با ايشان در برگرفت پس من به تار مویى بر لبهی دوزخ آويزان هستم و نميدانم كه آيا به رو در آن بیافتم و يا از آن رهایى بيابم. پس [حضرت] عيسى [عليه السّلام] ، رو به حواريين كرده فرمود: اى دوستان خدا خوردن نانى خشك با نمكى زبر و خوابيدن بر مزبلهها خيری زیاد است در صورتى كه با عافيت در دنيا و آخرت همراه باشد.
امام صادق عليه السّلام فرمود:
حضرت عيسى عليه السّلام عدهاى را ديد كه گريه مىكردند. پرسيد كه چرا گريه مىكنند. جواب دادند كه بر گناهانشان مىگريند. آن حضرت عليه السّلام فرمودند: اگر آن گناهان را ترك نمايند، آمرزيده مىشوند.
امام صادق عليه السلام از پدرش از پدرانش عليهم السلام نقل كرده که رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرموده است:
روزى حضرت عيسى عليه السلام سر قبرى رسيد كه صاحبش در عذاب بود. سال بعد دوباره سر آن قبر آمد اما ديد كه صاحبش در عذاب نيست. عرض كرد: خداوندا سال گذشته بر اين قبر برخوردم ديدم صاحبش معذب است ولىامسال كه آمدهام مىبينم معذب نيست. علت اين امر چيست؟ خداوند به حضرت عيسى وحى فرمود: اى روح اللَّه، فرزند اين شخص بالغ شده و راه صالح را گرفت و به يتيمى جا داد. اين است كه من به خاطر عمل فرزندش از گناه اين شخص صرف نظر كردم.
منبع: www.ahl-ul-bayt.org