- Svenska
- العربية
- .
- فارسی
اهمیت آموزش مسائل جنسی به فرزندان
در زمانهای گذشته، بسیاری از نوجوانان و جوانان معمولا اوقاتی از شبانهروز خود را در مزارع، کارگاه یا کارخانه مشغول به کار بودند و از طریق کارفرمایان و همکاران خود اطلاعاتی به دست میآوردند و پاسخ برخی پرسشهای خصوصی خود را مییافتند. امروزه به دلیل تغییر شرایط زندگی و نیز به دلیل کمبود وقت و مشغله کاری والدین، بیشتر پدر و مادرها نمیتوانند به پرسشهای نوجوانان خود پاسخ دهند. در اینجا این سوال پیش میآید که آیا اصلا ما به عنوان پدر یا مادر حاضر هستیم کودکان و نوجوانان ما پاسخ سوالهایشان را از ما بخواهند یا ترجیح میدهیم آنها از طریق دوستان خود یا به طور تصادفی و از طریق کتابها و فیلمهایی که بعضا هم نامناسباند، پاسخ پرسشهای خود را به دست آورند؟ ...
تربیت جنسی
اصلا چرا باید درباره موضوعاتی این قدر سخت و حساس با بچهها حرف زد؟ چرا اجازه ندهیم وقتی خودشان بزرگ شدند و ازدواج کردند، با این مسایل مواجه شوند؟
شاید اگر بلافاصله بعد از وارد شدن بچهها، از دنیای کودکی به دنیایی که مسایل جنسی در آن معنی دارد، یعنی دوران بلوغ و بعد از آن، فرد ازدواج میکرد و امکان این را پیدا میکرد که غرایزش را به نحو صحیح و مشروع برآورده کند، میتوانستیم صبر کنیم و آموزش را از همان زمان شروع کنیم اما در شرایط فعلی، بین بلوغ و ازدواج فرد فاصله طولانی، گاه حتی تا 20 سال، وجود دارد. در این فاصله هم این فرد در برابر انواع و اقسام تحریککنندهها قرار دارد. تلویزیون، ماهواره و اینترنت، از ویژگیهای عصری است که در آن زندگی میکنیم و به نظر میرسد باید آگاهی و تربیت جنسی را از طریق صحیح به فرزندان منتقل کنیم. تهاجم فرهنگی را هم باید در نظر گرفت. بعضی رسانهها با نشانه گرفتن یکی از دل مشغولیهای نوجوانان وارد میشوند و اطلاعات زیادی در اختیار آنها قرار میدهند که ممکن است باعث انحراف جنسی آنها شود. به همین علت هدایت جنسی، طبق آموزههای اسلام، موضوع مهمی است. اگر راهنماییهای لازم از سوی پدر و مادر انجام نشود، ممکن است فرزند ما در دام کسانی بیفتد که اطلاعات غلط و بیحد و حصر در اختیارش قرار میدهند و دچار انحراف جنسی شود.
چه سنی برای شروع مناسبتر است؟
آموزش در تمام مراحل سنی باید صورت بگیرد. به سن خاصی نمیشود اشاره کرد. از دوران پیش از دبستان، دبستان، دوران بلوغ، جوانی، میانسالی و حتی سالمندی این آموزشها لازم است. البته شکل آن در هر دوره متفاوت است.
با در نظر گرفتن درک و فهم کودک در این سن و همین طور ویژگیهای روحیاش. باید توجه داشته باشیم که در این سن آنها نیاز دارند چه مسایلی بیاموزند. به طور کلی شکلگیری هویت جنسی و اینکه فرد دختر و پسر بودن خودش را قبول کند، در این سن اتفاق میافتد. دوم اینکه در این سن باید حواسمان باشد که از بیداری زودرس جنسی کودک پیشگیری کنیم.
در سنین دیگر، چهطور؟
سه تا چهار سالگی به بعد، سن سوال کردن است و یک طیف سوالات بچهها همین سوالات جنسی است. البته این سوالات جنسی ناشی از کنجاوی، جلب توجه و وقت گذراندن است. در این سن بچهها اصرار دارند بدنشان را محرمانه نگه دارند و از برهنگی احساس شرم میکنند. لازم است پدر و مادر این حالت را تقویت کنند که فرزندشان در سنین بالاتر به «بیپروایی جنسی» کشیده نشود. سن 5 تا 6 سالگی سنی است که هورمونهای جنسی خیلی کم ترشح میشوند. در این سن به سوالات بچهها باید کوتاه اما صحیح، پاسخ داده شود. در سن 7 سالگی، پسرها نسبت به دخترها ابراز علاقه میکنند اما این علاقه صرفا جنبه دوستی دارد نه جنسی و نباید نگران باشید؛ اگر چه بازهم ارتباطشان باید کنترلشده باشد.
در زمان بلوغ باید راجع به مسایل جنسی و بهداشت بلوغ چگونه صحبت کرد؟
آموزش زودرس و شتابزده مسایل جنسی به کودکان میتواند به اندازه آموزشهای با تاخیر و پنهانسازی، آسیبزا باشد. آموزشهای جنسی باید به تدریج، زمانبندی شده، متعادل و متناسب با ویژگیهای سنی و با لحاظ حرمت و احترام و همچنین پرهیز از افراط و تفریط داده شود. ارایه تربیت جنسی دو شکل دارد. یک شکل مستقیم که مستقیما اطلاعات جنسی را در اختیار بچهها قرار میدهیم، بهویژه مسایلی که در ارتباط با وظایف شرعی زمان بلوغ است. گاهی وقتها این آموزشها شکل غیرمستقیم دارد که ممکن است مناسبتر هم باشد.
تربیت جنسی
گاهی اوقات بچهها سوالهایی میپرسند که ما غافلگیر میشویم. به عنوان یک پدر یا مادر، به این سوالات چهطور باید پاسخ بدهیم؟
در پاسخ به سوالات جنسی کودکان قبل از بلوغ باید یک سری مسایل مورد توجه قرار بگیرد: اول اینکه وقتی با این سوال مواجه شدیم، باید به خودمان مسلط باشیم و از نگرانی و شرم دچار لکنت نشویم. دوم اینکه باید شنونده خوبی باشیم و اجازه بدهیم کودک سوالاش را کامل بپرسد. موقع جواب دادن هم نباید جوابهای ما با شوخی و مسخرگی همراه باشد و نباید دروغ گفته شود. مثلا بعضی پدر و مادرها به فرزندشان میگویند ما تو را خریدیم! این اطلاعات غلط باعث میشود بچهها وقتی کمی بزرگتر شدند، به پدر و مادرشان بیاعتماد شوند. پس پاسخها باید درست باشد و بر مبنای خرافهها نباشد. آموزش باید تدریجی باشد. لازم نیست همه اطلاعات را یک جا در اختیار کودک قرار دهند و باید از شرح و بسط بیمورد پرهیز کنند. همانطور که اشاره شد آموزش باید متناسب با سن و درک کودک و به زبان ساده و قابل فهم باشد. در سنین دبستان و پیش از دبستان پاسخها اگر غیرمستقیم باشد، بهتر است. در ضمن اگر سوالی را اشتباه پاسخ دادیم، باید به اشتباهمان اقرار کنیم و اطلاعات درست را در اختیار آنها قرار دهیم.
والدین چگونه این روش ها را یاد بگیرند؟
مساله فقط کمبود اطلاعات و دانش پدر و مادرها در اینباره نیست. دریک تحقیق که چند سال قبل انجام دادیم، از پدر و مادرها پرسیدیم که چرا شما آموزشهای جنسی به فرزندتان نمیدهید، پاسخها متفاوت بود. عدهای میگفتند حیا مانع میشود. گروه دیگری میگفتند ما میخواهیم این اطلاعات را بدهیم اما خودمان هم نمیدانیم چهطور این کار را انجام بدهیم. گروه دیگر هم از پیامدهای منفی این اطلاعات هراس داشتند. پس موانع این عدم آموزش، فراوان است. اما اگر مساله کمبود آموزش باشد، این اطلاعات باید از طریق رسانههای جمعی، انجمن اولیا و مربیان، کارگاههای آموزشی که در دیگر کشورها تحت عنوان آموزشهای شهروندی سازمانهای غیردولتی این کار را انجام میدهند صورت گیرد.
اما باید درست گفته شود و حساسیت ایجاد نشود. در تحقیقی 44 درصد نوجوانان اطلاعات را از دوستان خود دریافت کرده بودند که به هیچ عنوان نمی توان صحت این اطلاعات را تضمین نمود. کسب اطلاع از دوستان، به ویژه اگر این دوستان اختلاف سنی داشته باشند، خیلی خطرناک و نامناسب است. ممکن است با تجربه کردن علایم بلوغ که اطلاعی از آن ندارند، دچار سردرگمی و افسردگی شوند، حتی در موارد کمی این حالت به خودکشی منجر شده است.
اگر در ارایه آموزشهای جنسی به فرزندان عفت کلام را رعایت کرده و حرمتها را حفظ کنیم و اطلاعات را به شکل غیرمستقیم ارایه دهیم، این مشکل پیش نمیآید. در بحث آموزشهای جنسی رعایت عفت و حیا خیلی مهم است. میزانی از شرم و حیا لازم است اما نباید مانع از این شود که ما اطلاع جنسی به فرزندانمان ندهیم. باید توجه داشت در طرح مسایل جنسی از به کارگیری کلمات سبک و زشت پرهیز کنیم. زیادهگویی نکنیم و به حواشی نپردازیم. ضمن اینکه باید توجه داشته باشیم که فرزندان ما بیشتر از اعمال ما میآموزند تا از گفتار.
والدین باید در مناسبات جنسیشان نهایت دقت را داشته باشند و دور از چشم فرزندان باشد. در متون دینی ما آمده که از شش سالگی اتاق خواب کودک را جدا کنند. همچنین بچهها را عادت دهند که وقتی وارد اتاق آنها میشوند، در بزنند. مراقب شوخیهایشان باشند. شوخیها ممکن است خیلی از اطلاعات را به شکل غیرمستقیم به فرزندان بدهد. اما مراقبتهای والدین در رفتار با فرزندان، شامل موارد زیادی میشود. از جمله شستشو و تطهیر در سنین پیش از دبستان که باید مراقب باشند تحریک صورت نگیرد. در آموزههای دینی ما آمده که وظیفه استحمام پسر بعد از سه سالگی به عهده پدر است. پوشش و لباس مناسب هم برای بچهها مهم است. لباسهای تحریک کننده، چسبان و تنگ برای بچهها مناسب نیست. در بازیها محدوده سنی رعایت شود و بچهها با افراد غیرهمجنسی که با آنها تفاوت سنی مشهود دارند، بازی نکنند والدین باید در روابط و معاشرتها، نوازشها و در ایجاد عادات صحیح در بچهها دقت داشته باشند. اینها ریزهکاریهایی است که والدین باید در رفتار خود با بچهها به آن دقت کنند چون آموزش در بطن همین رفتارها اتفاق میافتد.
منبع: www.tebyan.net