فرهنگ روزه کودکان در مناطق مختلف ایران

بعضي از كودكان كه هنوز به سن بلوغ نرسيده اند با تقليد از بزرگتران و يا تشويق پدر و مادرشان سحر همراه بزرگترها بيدار مي شوند و روزه مي گيرند. بلند شدن درسحر و نشستن پاي سفره سحري  براي بچه ها بسيار شيرين و دوشت داشتني است. روزه اين كودكان اغلب تا ظهر ادامه مي يابد. ساعتي به ظهر مانده والدين كودك به صورت و چشمان كودك دقيق مي شوند تا ببيننند آيا قادر به تمام كردن روزه هست يا نه . در صورتي كه ضعفي  در او ببينند يا به قول يزديها مشاهده كنند:" چشمهايش كله ملق مي زند" مي كوشند فرزندشان را راضي كنند روزه اش را بخورد وروزه " پيوندي " بگيرد. روزه پيوندي اصطلاحي است كه به دو نصف روز روزه بچه ها مي گويند و پدرو مادر به فرزندشان مي گويند : " خداوند دو نصف روز روزه شما را به هم پيوند مي زند و يك روز حساب مي كند. "

 

 

 

والدين كودك عقيده دارند ثواب اولين روزه چنين كودكاني به پدرو مادرشان تعلق دارد وآنان در مقابل روزه فرزندشان مقداري پول يا اسباب بازي ودرروستاها گاو يا زمين و باغي به او مي بخشند تا هم ثواب روزه اش را بخرند و هم او را تشويق به گرفتن روزه بكنند.

 

در فين كاشان به "روزه  پيوندي" روزه " گنجشكي " و در بيرجند و تربت حيدريه و تربت جام  روزه " چقوكي " مي گويند.

در كاشان بچه هايي كه بالغ نشده اند روزه گنجكشي مي گيرند وجواناني كه اولين روزه واجبشان را مي گيرند – دختران نه سال و پسران پانزده سال – در اولين روز ماه رمضان هنگام افطار از والدينشان مي خواهند هديه اي به آنها بدهند تا افطار كنند و مي گويند اگر هديه اي ندهيد همان طور تشنه و گرسنه خواهيم ماند و به اين وسيله هديه اي از پدر و مادرشان دريافت مي كنند.

 

در دانسفان رامند قزوين  نيز كودكان كمتر از پانزده سال نصف روز روزه مي گيرند و پدر و مادر به آنها مي گويند : " يك تكه پارچه آبي و يك تكه پارچه سفيد را با هم گره بزنيد و در آب قنات بيندازيد تا روزه شما كامل شود"

در جهرم پدر و مادر به فرزند خردسالشان كه روزه مي گيرد مي گويند : " هر روز نصف روز روزه بگير آخر سر روزه هاي نصفه را مي دهيم استاد ملكي دوز به هم بدوزد و يك ملكي برايت درست كند." روز عيد فطر هم پدر براي فرزندش يك جفت ملكي مي خرد ودل او را شاد مي كند. اما اگرپدري مقدورش نباشد براي فرزندش هديه بخرد ، به او مي گويد :" درست روزه نگرفتي و نخ هايي كه استاد ملكي دوز با آن ملكي  ( گيوه ) را دوخت پاره شده است." وبا اين حرف از ناراحتي فرزندش مي كاهد.

 

در صغاد آباده مادران به فرزندان نابالغشان كه روزه مي گيرند يك مرغ سياه و يك خروس سفيد كه معتقدند شگون دارد هديه مي دهند.

 

پدران و مادران كازروني نسبت به روزه گرفتن كودكانشان بسيار مقيد مي باشند وعقيده دارند اگر فرزندانشان را از كودكي به نماز و روزه عادت ندهند در بزرگي مشكل بتوان انتظار داشت كه وظايف شرعيشان را به جا آورند ودر روز قيامت مورد باز خواست خداوند قرار مي گيرند. وقتي مي خواهند بدانند بچه اي روزه است يا نه به زبانش نگاه مي كنند اگر كمي سفيد باشد علامت آن است كه چيزي نخورده و روزه دار است. اما اگر زبانش سرخ  باشد مي گويند " روزه پس كوزه اي گرفتي " يعني روزه ات را پشت كوزه آ ب گرفتي . اين اصطلاح را  در مورد  اشخاص بالغ هم كه روزه خواري مي كنند به كار مي برند.

 

در سرايان فردوس به كودكان مي گويند:" روزه هاي نصفه شما را به ملائكه مي دهيم تا به هم بدوزند ." بچه ها هم تا ظهر روزه مي گيرند و ظهر ناهار مي خورند ومجدداً تا افطار جز آب چيزي نمي خورند. به بچه ها مي گويند آب نمك ندارد و روزه تان باطل نمي شود تا بچه ها ازتشنگي ناراحت نشوند. كودكاني كه مريض مي شوند مادر براي آن كه از نگراني فرزند بكاهد براي هر روز كه موفق نشود روزه بگيرد ده سير گندم به فقير مي دهد و به فرزندش مي گويد ملائكه درنامه اعمال او گناهي ثبت نمي كنند.

 

در روستاي قنيرجه گروس دختران هشت ساله و پسران ده ، دوازده ساله را به روزه گرفتن تشويق مي كنند و به آنان بره ، بزغاله يا گوساله ماده اي هديه مي كنند. به پسران ممكن است كره اسب ماده نيز بدهند. تمام زاد و ولد حيوان پيشكشي هم به آن پسر يا دختر تعلق مي گيرد و دختران هنگامي كه عروسي مي كنند آنها را باخود به خانه شوهر مي برند.

 

در اردكان يزد براي تشويق بچه اي كه روزه مي گيرد چيزي مي خرند يا يكي دو متر از باغچه خانه را به او مي دهند تا درخت يا سبزي بكارد. آنهايي هم كه باغ و ملكي دارند يكي دو درخت ميوه به فرزندشان كه روزه اول را گرفته است مي بخشند.

 

در برد سير كرمان  بچه اي كه روزه اولش باشد افطار نمي خورد تا بزرگ خانواده به او " سرروزه اي " بدهد. سر روزه اي هديه اي است كه پدر و مادر درقبال روزه اول به فرزندشان مي دهند.

 

در مشهد تمام بچه ها مخصوصاً دخترها را از هفت سالگي تشویق مي كنند روزه مخصوص خود را بگيرند تا به روزه گرفتن عادت كنند وزماني كه روزه بر آنها واجب مي شود به زحمت نيفتند. سا ل اول فرزندشان را تشويق مي كنند يك روزه روزه " گنجشكي " بگيرد  و سال دوم سه روز و به اين ترتيب هر سال كه مي گذرد چند روز به روزه او اضافه مي كنند.