- Svenska
- العربية
- .
- فارسی
پدر و مادر، حقوق و نیازهاى عاطفى
مهرى زینهارى
در مكتب اسلام، احترام و تكریم پدر و مادر و خوش رفتارى با آنها از جایگاه ویژه اى برخوردار است، به طورى كه بى توجهى به بسیارى از نیازمندیهاى روحى و روانى آنها، ناسازگاری هاى طولانى را به دنبال خواهد داشت.
پدران و مادران به خاطر زحمات شبانه روزى و سختی هاى گوناگونى كه بابت پرستارى و تامین سلامت روحى و جسمى فرزند متحمل شده اند، به قدرشناسى و احترام از سوى فرزندان خود نیازمند بوده و از آن لذت مى برند. چه بسیار پدران و مادرانى كه از نظر مالى به پسر یا دختر خود محتاج نباشند ولى توجهات پى در پى و محبت فرزندان را از ضروریات نیاز روحى خود مى دانند.
مقام و مرتبت والدین در قرآن و روایات به گونه اى است كه لزوم احسان به آنها در كنار پرستش خدا مطرح شده است، به طورى كه پرستش خدا بدون نیكى به پدر و مادر ناقص است.
حضرت امام رضا (ع) مى فرماید:
«خداوند فرمان داده است كه بندگانش، او و پدر و مادر را شكرگذارى كنند [كه خود یك نوع احترام است] پس كسى كه پدر و مادرش را سپاس نگوید، خدا را هم سپاسگزارى نكرده است.» (1)
از حضرت امام صادق (ع) سوال شد كه كدام اعمال با فضیلت تر و بهتر است؟ امام (ع) در جواب فرمود:
«الصلاه لوقتها و برد الوالدین و الجهاد فى سبیل الله عز و جل.» (2)
نماز را در اول وقت خواندن، نیكى به پدر و مادر و جهاد در راه خدا.
در عظمت و ارزش احسان به والدین همین بس كه در ردیف نماز اول وقت و جنگ در راه خدا قرار گرفته است.
دستور عمومى
احسان و خوش رفتارى با پدر و مادر این گونه نیست كه به گروهى از آنها اختصاص داشته باشد و بقیه به خاطر اشكالات فكرى، علمى، اخلاقى و رفتارى، مورد بى مهرى و بى توجهى قرار گیرند. بلكه پدر و مادر با هر مكتب و مرامى و با هر سلوك رفتارى، احترام شان لازم و ضرورى است.
حضرت امام باقر (ع) مى فرماید:
«در سه چیز خداوند به كسى اجازه تخلف نداده است:
1ـ رد كردن امانت به صاحبش، خواه نیكوكار باشد یا بدكار.
2ـ وفاى به عهد، چه با نیكوكار و چه با بدكار.
3ـ نیكى و خوش رفتارى با والدین خواه صالح و نیكوكار باشند خواه فاجر و بدكار.» (3)
با این بیان، عذر بسیارى از مردم در بى توجهى و بى احترامى به پدر و مادرشان پذیرفته نیست. پدرى كه با ارزش هاى انقلاب اسلامى مخالف است و آنها را به مسخره مى گیرد و یا مادرى كه نسبت به بعضى از اصول اسلامى سست و متزلزل است، نباید از احسان و احترام فرزندانش محروم باشد، نباید مطرود شود، نباید با او قطع رحم شود. بلكه باید به او بیشتر محبت كرد و با عمل او را به ارزشهاى اسلامى دعوت نمود، و یا لااقل با زبانى نرم و آرام آنها را امر به معروف و نهى از منكر كرد.
حضرت امام خمینى(ره) در پاسخ به سوال یكى از مقلدین خود كه مى پرسد: «آیا انسان مى تواند از نظر شرعى با خویشاوندانى كه بى تقوا و بى نماز و ضد انقلاب اند، از قبیل پدر، مادر، خواهر و غیره قطع رحم نماید؟! مى فرمایند:
«قطع رحم جایز نیست، ولى باید آنها را با مراعات موازین، امر به معروف و نهى از منكر نمایند.» (4)
دیگرى مى پرسد: اینجانب پدرى دارم كه خوش اخلاق نیست و مغرور و خودپرور مى باشد، در حق خانواده خود ظلم روا مى دارد، و من از وقتى كه به تكلیف رسیده ام در حال مبارزه با پدرم هستم. اگر جوابش را همان موقع در حضور دیگران بدهم كه كار نادرست و ناشایست انجام داده ام و اگر تنها با پدرم صحبت نمایم، حرفم را قبول نمى كند و مى گوید: در مقابل پدرت درشتى نكن; خلاصه نمى دانم چه كنم؟»
امام (ره) در پاسخ مى فرمایند:
«حفظ احترام والدین و مراعات ادب در صحبت با آنان لازم است و در موارد امر به معروف و نهى از منكر اگر مایوس از تاثیر باشید، تكلیف ساقط است.» (5)
تقدم احترام مادر بر پدر
از آنجا كه تلاش، دل سوزى، بیدارخوابى و سرمایه گذارى مادى و معنوى مادر در مورد فرزند به مراتب بیشتر از پدر است، باید از احترام و توجه بیشترى برخوردار باشد، زیرا او در شرایطى تحمل زحمت كرده است كه هیچ كس حاضر نیست در آن شرایط براى كسى زحمت بكشد، از شیره جانش به فرزندش غذا داده است، در دوران باردارى همه سختی ها و غصه ها را بر خود هموار كرده است، با رضایت براى آسایش فرزند از خواب خویش چشم پوشیده است، حاضر شده خودش گرسنه بماند اما فرزندش را سیر كند، او را بپوشاند اگر چه خودش پوشیده نباشد، او سیراب باشد اگر چه خودش تشنه بماند، دامن او بستر آسایش فرزند و سینه اش منبع آب و غذاى او بوده است.
برو بیش از پدر خواهش كه خواهد تو را بیش از پدر، بیچاره مادر
نگهدارى كند نه ماه و نه روز تو را چون جان به بر بیچاره مادر
از این پهلو به آن پهلو نغلطد شب از بیم خطر بیچاره مادر
به وقت زادن تو مرگ خود را بگیرد در نظر بیچاره مادر
و از همه مهم تر اینكه، این سختی ها را با رغبت و بدون منت انجام داده است.
حضرت امام صادق(ع) مى فرماید:
فردى خدمت رسول خدا (ص) آمد و از نیكى به پدر و مادر سوال كرد، حضرت فرمود:
«به مادرت نیكى كن، به مادرت نیكى كن، به مادرت نیكى كن، به پدرت نیكى كن، به پدرت نیكى كن، به پدرت نیكى كن» و نیكى به مادر را بر نیكى به پدر مقدم داشت. (6)
«نیازهاى عمده والدین»
1ـ علاقه به احترام و قدرشناسى
زحمت هاى شبانه روزى و چه بسا طاقت فرساى پدر و مادر در تربیت روحى و جسمى فرزند موجب مى شود تا آنها رعایت احترام از سوى اطرافیان را دوست داشته باشند. توجه به خدمات آنها در راستاى سلامتى، تحصیل، بهداشت، راهنمایى فرزندان، از ضرورت هاى بهداشت روانى آنهاست. آنها دوست دارند تا كوچك ترها، نوه ها و فامیل در ایام جشن و شادى به دیدن شان رفته و در مجالس مهمانى و سرور آنها را دعوت كرده و نهایت اكرام و احترام را در موردشان به كار برند.
2ـ علاقه به محبت و آرامش
یكى از ضروری ترین نیازهاى دوران سالمندى به ویژه در مورد پدران و مادران این است كه از محبت اطرافیان و آرامش روحى بهره مند باشند. آنها مى خواهند مورد قبول اطرافیان و فرزندان خود باشند، دوست دارند مستقل زندگى كنند و سربار فرزندان نباشند. از این رو یكى از عوامل آرامش پدر یا مادر این است كه وسیله انس و الفت براى خود داشته باشند. پدر یا مادرى كه در «تجرد و تنهایى» به سر مى برد و مونس و همراز خود را از دست داده است، دوست دارد كه فرزندان در حق او «محبت» كرده و همسرى كه پدر یا مادرشان در كنار او آرام گیرد، برایش انتخاب كنند. متاسفانه یكى از افكار ناپسند كه در بین بسیارى از خانواده ها به ویژه زنان وجود دارد این است كه حاضر نیستند كسى را به جاى پدر یا مادرشان در خانه ببینند، كه این، خود از افكار و اندیشه هاى غلط اجتماعى است كه باید با آن مبارزه شود. چه بسیار زنان یا مردانى كه از ترس فرزندان خود در عالم «تنهایى و غم» به سر مى برند و حتى نمى توانند «گمشده» خود را در رفت و آمد فرزندان و محبت هاى آنها پیدا كنند.
حقوق پدر
پدر موجب شخصیت اجتماعى فرزندان است. حضور او در محیط خانه عامل كنترل و عدالت است و نبودش موجب نگرانى، بى نظمى و ناآشنایى فرزندان با مشكلات اجتماعى است. از این رو باید در آشكار و نهان مورد احترام و تعظیم باشد. در صحبت كردن با او، نشستن و راه رفتن همراه او، نام بردن او و ... همه آداب و رسوم ادب و احترام به كار گرفته شود.
حضرت امام كاظم (ع) مى فرماید:
«شخصى از رسول خدا(ص) سوال كرد: حق پدر بر فرزندش چیست»؟ آن حضرت در جواب فرمود: «او را با نامش صدا نزند، جلوتر از او راه نرود، جلوى او ننشیند، كارى نكند كه مردم پدرش را ناسزا و فحش گویند.» (7)
حضرت امام باقر (ع) مى فرمایند:
«پدرم نگاهش به مردى افتاد كه پسرش در حال راه رفتن به بازوى پدرش تكیه داده بود. پدرم دیگر تا آخر عمر از شدت خشم و غضب با این فرزند صحبت نكرد.» (8)
عاق والدین
«عاق والدین» به كسى گفته مى شود كه پدر و مادر هر دو از او ناراضى باشند.
مقام و موقعیت پدر و مادر آنقدر رفیع است كه بى حرمتى، اهانت، بدى و اسباب خشم و غضب آنها را فراهم كردن از گناهان كبیره شمرده شده است و مجازاتش در همین دنیا به سراغ فرزندان ناصالح خواهد آمد.
اگر پدر یا مادرى از عمل، رفتار و گفتار فرزندش ناخشنود شود و با دلى سوخته و خاطرى رنجیده از فرزند نگران گردد، آثار مادى و معنوى ناشایستى را براى فرزند به دنبال خواهد داشت. بى رغبتى به عبادت، بى علاقگى به كار خیر، تلخى و ناكامى در زندگى، بى رونقى در كار و كسب، عدم توفیق در مناجات و تحصیل علم، همگى مى توانند از پیامدهاى آزار و اذیت پدر و مادر باشند.
شاید بسیارى از پدران و مادران از بدرفتارى فرزندان نسبت به ایشان شكایت كنند و بگویند با اینكه در حق آنها خوبى مى كنیم، احترام ما را حفظ نكرده و از خوش رفتارى در حق ما مضایقه مى كنند. در پاسخ این گونه افراد مى گوییم كه: آیا هیچ اندیشیده اید كه شاید این بدرفتارى فرزندان نتیجه و كیفر بدرفتارى شما پدران و مادران با والدین خود باشد؟ چون خود اینها در حق پدران شان خوش رفتارى نكردند و فرزندان شان هم در حق این پدران و مادران خوش رفتارى نمى كنند.
پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفى(ص) مى فرماید:
«بروا اذبائكم یبركم ابنائكم.» (9)
به پدران و مادرانتان نیكى كنید تا فرزندانتان به شما نیكى كنند.
امیر مومنان على(ع) مى فرماید:
رسول خدا(ص) فرمود: عقوبت سه گناه در همین دنیاست و تا آخرت به تاخیر نمى افتد. آزار و اذیت پدر و مادر، ظلم به مردم، ناسپاسى احسان و نیكى. (10)
در پایان به این مطلب اشاره مى كنیم كه نیكى به پدر و مادر، مخصوص كسانى كه در قید حیات هستند، نیست بلكه آنها كه از دنیا رفته اند، نیز به نیكى و خیرات فرزندان و بازماندگان خود نیازمندند. در روایات اسلامى بر این مساله اشاره شده است كه براى والدین از دست رفته خود، نماز، روزه، حج انجام داده و صدقه داده و آنها را خوشحال كنید.
ان شاءالله
1ـ عیون اخبار الرضا، ج2، ص258.
2ـ اصول كافى، ج2، ص158.
3ـ همان ماخذ، ص162.
4ـ استفتاات امام خمینى(ره)، ج1، ص488، بخش امر به معروف و نهى از منكر.
5ـ همان مدرك.
6ـ اصول كافى، ج2، ص162.
7ـ همان ماخذ، ص158.
8ـ همان ماخذ، ص349.
9ـ بحارالانوار، ج74، ص65.
10ـ همان مدرك، ص74.
منبع: سایت تبیان